خط سوم | شمس تبریزی

در اکانت توییتر فقط ابیات ناب درج می شود و در حال حاضر ۱۰.۰۰۰ نفر از دوستان حضور دارند. هر ماه بیش از نیم میلیون نفر با توییتها در ارتباطند.

جریان اکانت توییتر با اینستاگرام به کلی متفاوت است. توییتر اجازه نمی دهد بیش از ۱۵۰ کاراکتر بنویسید و همین باعث می شود که نتوانید متون تحلیلی درج کنید و باید کوتاه باشند. مدت فعالیت اکانت توییتر خط سوم بسیار کمتر از پیج اینستاگرام است اما در کمال تعجب، استقبال از اکانت توییتر شاید ۱۰ برابر اینستاگرام بود.

وقتی که به توییتر وارد شدم، با محیطی به شدت ی مواجه شدم که براندازان و مجاهدین در آن جولان می دادند. هر روز بسیاری را می دیدم که به شدت غمگین هستند چون در توییتر هیچ خبری جز بدبختی نمی شنوند. اما خط سوم که ی نبود، در این فضا چکار می کرد؟

از همان بدو ورود به توییتر، شروع به درج ابیات و مصرع های فاخر از ادبیات فارسی کردم و دوستانی که ی نبودند و یا از این جو ی خسته شده بودند، به سمت خط سوم آمدند. در مدت ۴ ماه ۱۰.۰۰۰ نفر شدیم و این رقم در توییتر واقعا عالیست. تمام دوستان خط سوم در توییتر، به شدت پیگیر اشعار هستند و به دقت بررسی می کنند. همین باعث می شود که نوشتن سخت شود.

بله حالا خط سوم را باید بزرگترین اکانت ادبی در توییتر دانست که هر روز با استقبال عزیزان مواجه می شود. تقریبا اکثر توییت های خط سوم بین ۲۰ الی ۵۰ بار ریتوییت می شوند و ماهیانه بیش از ۷۰۰.۰۰۰ نفر، توییت های خط سوم را می بینند که این واقعا باعث افتخار است.

شاید یکی از مهمترین پارامترهای تمایز خط سوم نسبت به سایر اکانت ها را باید نظم آن دانست. ماهیت محتوای خط سوم ی نیست و هر روز ابیاتی را درج می کند که برای اهالی توییتر در حکم زنگ تفریح است تا از ت و تفکرات سیاه دور شوند. ضمنا نوع نوشتار در خط سوم متمایز است. توییتر امکانات چندانی برای درج متن فراهم نکرده اما خط سوم پس از آزمون و خطا توانست که متون را از طریق یک روش ابدائی، در وسط یک کادر درج کند که در محیط توییتر منحصر بفرد است. این یعنی متن فاخر با ظاهر زیبا.

در پایان از شما دعوت می کنم که به اکانت خط سوم در توییتر سر بزنید و لحظاتی از این میدان جنگ ی به بوستان ادب فارسی بیایید. میزبانی از شما و حضورتان در تنها پیج تخصصی ادبی در توییتر واقعا باعث افتخار است.

تامبلر هم یکی از شبکه های اجتماعی است که خط سوم در آن حضور دارد. اصلی ترین استفاده از این شبکه برای نمایش در نتایج جستجوی گوگل است. محتوای درج شده توسط خط سوم در این شبکه اجتماعی، همان است که در توییتر و فیسبوک درج می شود.

با توجه به اینکه این شبکه در ایران اقبال چندانی نداشته است، پیشنهاد می کنم که شما نیز از سایر شبکه های اجتماعی که خط سوم در آنها فعالیت دارد استفاده کنید. اما چنانچه اصرار به عضویت در پیج تامبلر خط سوم دارید، می توانید از لینک زیر استفاده فرمایید.

پیج اینستاگرام با جمعیت حدود ۱۰.۰۰۰ نفر به بیان مسائل مربوط به ادیان، عرفان، حکمت، فلسفه، مسائل اجتماعی و… بصورت مفصل می پردازد. دوستانی که در آنجا حضور دارند اکثرا از متفکرین حوزه ادیان، عرفان و علوم انسانی، فعالان، تصمیم گیران و تصمیم سازان حوزه های فرهنگی و اجتماعی هستند.

حدود پنج سال پیش بود که پیج اینستاگرام با هدف نزدیک کردن انسانها فعال شد. پس از تحقیقاتی که انجام دادم، به این نتیجه رسیدم که اختلاف بین اکثر آدمها بخاطر تفکرات خودشان نیست! بلکه فکرهایی که به ایشان تزریق شده است، باعث اختلاف می شود. تنها چیزی که اختلافی در مورد آن نبود، وجود نیرویی بود که بر انسان تاثیر دارد و تفکرات خدامحور از آن با اسم خدا و بیخداها به آن وجدان، ناخودآگاه و. می گفتند. از آنجایی که اختلاف بین شریعت‌ها نیز تا حد مناقشه و هتک حرمت مقدسات پیش می رفت، خط سوم می بایست کاملا مستقل عمل می کرد. آنجا بود که پایه تفکرات را بر خداشناسی و عرفان قرار دادم زیرا در وجود این نیرو اختلافی نداشتیم.

همیشه پست ها با یک تصویر که بر روی آن بیتی شعر نوشته شده است شروع می شود و در این اواخر، موسیقی هم به آن اضافه شده است. اما در کپشن همیشه به بررسی جنبه های مشترک و راهکارهای کاربردی در زمینه ادیان و عرفان و خداشناسی پرداخته می شود.

پس از گذشت مدتی، به این نتیجه رسیدم که صوفی نمی تواند در قبال رنج انسانها بی تفاوت باشد و همین باعث شد که بررسی مسائل اجتماعی نیز در دستور قرار بگیرد. خط سوم هرگز وارد مسائل حاشیه ای و ت نشد زیرا شخصا اعتقاد دارم که باید تی خدایی داشت اما وارد ت‌بازی ها نشد.

از همان ابتدا با پدیده ای مواجه شدم که شاید در هیچ جای دیگری نتوان تجربه کرد. دوستان و عزیزانی که نظرات خود را در زیر پستها بیان می کردند، از جنس عوام نبودند و با پاسخهای عوامانه قانع نمی شدند. و همین باعث می شد که با احتیاط بیشتر و بر مبنای مطالعه و تحقیق نوشته شود. جمعیت پیج اینستاگرام خط سوم هرگز از ۱۱۰۰۰ نفر بیشتر نشد اما هر کسی که می آمد، از متفکرین این حوزه بود. همین باعث می شد که خط سوم به محل بحث و تبادل نظر بزرگان شریعت ها، مذاهب، اساتید، صاحبان قلم، رومه نگاران و. تبدیل شود و چون همیشه مبنا را بر احترام متقابل قرار داده بودیم، به ندرت دعوا می شد. نکته جالب این بود که دوستان هم با تحقیق و ذکر منبع کامنت می نوشتند و به جرأت می توانم بگویم که گاهی کامنت های دوستان از پست ها مفیدتر بود. با توجه به دلایل فوق، ذکر پست در پیج خط سوم مثل سایر پیجها نیست مثلاً در پنج سال گذشته، کلا حدود ۳۰۰ پست نوشته شد که هر کدام جای تفکر بسیار دارد.

تأثیرگذاری خط سوم را اصلا نمی توان دست کم گرفت. گاهی در جریانات مختلف که خط سوم اظهار نظر می کرد، شاهد بودم که از نماینده مجلس گرفته تا برانداز و از طلبه تا کشیش در دایرکت مشغول صحبت بودند. مثلاً در جریان دختر آبی، به محض اظهار نظر خط سوم در عرض دو ساعت، تمام جو اینستاگرام تغییر کرد و دلیل آنرا باید حضور عزیزانی دانست که هرکدام صاحب رسانه و تریبون و منبر و شبکه هستند و حتی اگر یکی از ایشان اقدام به نشر مطلب خط سوم کند، ناگهان نیم میلیون نفر با آن مواجه می شوند.

پستهای خط سوم جنبه عمومی ندارد و نسبتا تخصصی هستند و همیشه نوشتن از یک جرقه شروع می شود. در بسیاری از موارد، خودم هم نمی دانم که چه می نویسم اما در نهایت می بینیم که مثلاً دو نفر هرکدام برداشتی مستقل و شاید متناقض دیگری از پست کرده که اتفاقا برای هردو مفید است. در این لحظه است که به یاد جمله ای از شمس تبریزی می افتم که گفت:«همه حرفم به وجه کبریا می ماند». حالا من که در حد این حرفها نیستم اما گاهی به این نتیجه می رسم که «ما قلم هستیم در دست خطاط» و اوست که می نویسد. آیا باور ندارید که اراده ی خدا به بهترین نحو جاری می شود؟

در پایان از شما دعوت می کنم که به پیج اینستاگرام سر بزنید و نظر خود را بگویید. شاید نظر شما برای دوستی که در پی جواب، کامنتها را میخواند باعث گشایش شود.

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

مبانی فکری و اعتقادی خط سوم:

• گفتار باید واضح و کاربردی باشند.
• باید برای هر حرفی سند، منبع و پشتوانه فکری داشت.
• باید به سوالات در حد توان و اجازه پاسخ داده شود.
• تعصب در همه حال ممنوع است حتی خود من هم شاید اشتباه می کنم.
• تفکر کسی را نباید قالب بندی و محدود کرد. به استقلال تفکر دیگران مثل کشتن آنهاست.
• اهانت به اعتقادات سایرین ممنوع است.
• هیچکس نیست که خدا طالب او نباشد. فقط حرکت لازم است.
• هر کسی با توبه بخشیده می شود بغیر از کسی که به یک انسان بدهکار باشد. خدا عادل است و با بخشیدن ظالم به مظلوم ظلم‌ نمی کند.
• اما بهتر است همه را ببخشیم. اینگونه خودمان آرامش را می یابیم.
• همه به یک اندازه انسانیم.
• خدا برای همه است و ارتباط با او نیاز به رابط ندارد.
• زبان دل نه عربی است نه عبری و نه لاتین و نه هر زبان دیگر. هرچند هر کسی بر مبنای اعتقاد خودش رفتار کند.
• باید طوری حرف را گفت که همه متوجه بشوند. سخت نوشتن هنر نیست.
• گمراه کردن یک انسان مانند گمراه کردن کل بشریت است. باید حرف را واضح و درصورت اطمینان گفت.
• کلمه از خداست. هنگام گفتن باید تسلیم بود تا اراده او جاری باشد.
• باید راه های تفکیک نداها را شامل الهی، شیطانی و نفسانی آموخت.
• هیچ چیزی از ما نیست. نباید مغرور شد.
• باید به درددل هر کسی گوش کرد و تا جایی که می شود کمک کرد.
• اما وقتی در چیزی تخصص نداریم، بهتر است که به یک متخصص ارجاع دهیم. کاری که بلد نیستیم را نپذیریم.
• خط سوم هرگز وارد ت نمی شود. ت فقط یکی است و آن هم ت خدایی.
• قبل از هر حرفی باید به اندازه کافی تحقیق کرد.
• هیچکس از خط سوم طرد نمی شود. قدیسه و هردو انسانند که در جاهایی تصمیمات متفاوتی گرفته اند.
• هر کسی مجاز است هر تصمیمی در مورد خودش بگیرد به شرطی که به دیگران لطمه نزند. اما پیشنهاد می کنم که تصمیمات خدایی باشند.
• صوفی در قبال جامعه مسئول است. همه ی انسانها مسئولیت اجتماعی دارند.
• اعتقاد یک مسئله شخصی است. ما اجازه داریم که نظرمان را بگوییم اما نباید تحمیل کنیم.
• بهترین راهکار برای نشان دادن صحت یک تفکر، رفتاری درخور آن تفکر است. اگر می خواهیم چیزی را تبلیغ کنیم باید در عمل باشد.
• اگر خودمان کار اشتباهی می کنیم، اجازه نداریم آنرا به دیگران تذکر دهیم.
• قضاوت کردن ممنوع است.
• هرگز نباید خدا فراموش شود. اگر دیدیم کاری را بدون یاد خدا انجام می دهیم، باید در همانجا متوقف کنیم.
• وجدان آخرین نگهبان است به شرطی که سالم و بیدار باشد.
• خدا لال نیست و می تواند با هر انسانی صحبت کند اما باید توانایی درک آنرا کسب کنیم.
• باید مراقب خطر مفسرین باشیم. کلام خدا را تا جایی که می فهمیم دریابیم. به گفتار مفسرین عادل هم گوش کنیم اما هیچکس اجازه ندارد بجای دیگری فکر کند.
• کاری که خدا گفته نکنید را نکنیم. دقت کنیم که گفتار خدا باشد نه مفسرین.
• هرکدام از شریعت ها مسیری به سمت خدا هستند. کسی که از مسیری متفاوت با ما پیش می رود را گمراه ندانیم. به تفاوتها احترام بگذاریم.
• بجای خدا تصمیم نگیریم! بجای او حرف نزنیم! بجای او فکر نکنیم! او زنده است و بلیغ است(لال نیست).
• خدا کسی را بابت چیزی که نمی داند مواخذه نمی کند.
• هر کسی بابت کارهای خودش مواخذه می شود نه کارهای پدران او و یا سایر انسانها. 
• خدا با یک ببخشید می بخشد.
• خدا از کسی کینه ندارد.
• اتفاقات بدی که برای ما رخ می دهد از ناحیه خدا نیست بلکه ثمره ی رفتار خودمان است. خدا ظالم نیست.
• بقول مارکس: حتی اگر ۴ میلیارد نفر به چیزی احمقانه باور داشته باشند، آن چیز باز هم احمقانه است.
• وقتی حرفی را می شنویم، به حرف توجه کنیم نه گوینده آن! شاید کسی که دوستش نداریم حرف درستی می‌زند.
• از آدمها بت نسازیم. همه انسانند و ممکن است اشتباه کنند.
• مسئولیت رفتار و گفتار خود را بپذیریم.
• وقتی که متوجه اشتباهی شدیم، عذرخواهی کنیم.
• انسانها باهم تفاوتهایی دارند. به این تفاوت‌ها احترام بگذاریم. مسخره کردن واقعا زشت است.
• هر انسانی در چیزی استعداد دارد. استعدادها یکسان نیست.
• سخن چینی یکی از بدترین کارهای ممکن است.
• هیچکس را به هیچ شرط و شکلی نباید از خدا مایوس کرد بلکه باید امیدوار ساخت.
• حرف را باید تا جای ممکن کوتاه و واضح گفت. گاهی طولانی کردن یک گفتار باعث تردید یا اشتباه در شنونده می شود.
• مسائل را نباید باهم قاطی کرد. هر چیزی را جداگانه و به تفصیل بیان کنیم تا باعث سردرگمی نشود.
• ما در قبال سردرگمی دیگران که ناشی از گفتار ما باشد مسئولیم. اگر حرفی را شروع کردیم، باید تا جایی ادامه دهیم که سوالی در ذهن شنونده نماند.
• هر حرفی در جایی گفته می شود که شنونده ای طالب آن است.
• اشتباهاتی را که می بینیم، مودبانه و در خفا تذکر دهیم.
• آبروی انسانها مقدس است. آنرا حتی پیش خودشان هم نبریم.
• اما در بیان حرف حق نگران آبرو نباشیم. آبرو را خدا می دهد و چه بهتر که در مسیر خودش خرج شود.
• همرنگ جماعت نشویم. پیرو حق و حقیقت باشیم.
• هر کمکی که از دستمان بر می آید دریغ نکنیم.
• احتمالا این لیست در آینده تکمیل می شود.

اکثر ما خاطره خوبی از شبکه های اجتماعی داخلی نداریم. سروش، ایتا، گپ، آیگپ، بله و روبیکا که هیچکدام را با میل خودمان استفاده نکرده ایم بلکه از سر اجبار بوده. خط سوم در این شبکه ها هم حضور دارد اما نه بصورت همیشگی بلکه در زمانی فعال می شود که شبکه های اجتماعی خارجی قطع شوند.

اولین بار که فعالیت خط سوم در شبکه های اجتماعی داخلی آغاز شد، زمانی بود که بخاطر اغتشاشات ناشی از افزایش ناگهانی قیمت بنزین، کلیه ارتباطات اینترنتی با خارج از کشور قطع شده و ما مجبور بودیم که از بدترین پیام‌رسان‌های جهان استفاده کنیم. این پیامرسانها دایم قطع می شدند و یا ارسال پیامها با تاخیر های عجیب و غریب ارسال می شد. بیشتر آنها ایرادات کدنویسی داشتند و امنیت کاربران به هیچ وجه در آنها تضمین نمی شد اما چاره ای نبود. چیز دیگری نبود که استفاده کنیم.

اما وضعیت واقعا بد بود. حدود دو هفته اینترنت قطع بود و در هفته اول هم بسیاری از هموطنان نمی دانستند که می شود از پیام‌رسان‌های داخلی استفاده کرد. این اپلیکیشن ها برای بسیاری قابل اعتماد نبودند و خیلی از مردم حاضر به نصب آنها نشدند. هموطنان خارج از کشور که کلا ارتباطی با داخل کشور نداشتند و کلا نمی توانستند وارد پیام‌رسان‌های داخلی شوند. ضمنا اگر هم نصب می کردند، می دیدند که آیگپ کاملا از کار افتاده، گپ با تاخیرهای چند ساعته در ارسال پیامها مواجه است، ایتا بقدری سنگین است که وقتی نصب می کنید کل گوشی کند می شود، بله دایما قطع و وصل می شد، روبیکا محدودیتهای عجیب و غریبی برای کاربران فرض کرده که می شد فهمید دلیل آن ضعف سخت افزارها است، سروش هم اعلام می کرد که فعلا پذیرش نداریم!

خلاصه با هر بدبختی که بود، خط سوم در تمام این رسانه ها حضور داشت و مطالب خود را در همه نشر می داد و به همه می گفت: «در سایر پیام‌رسان‌های داخلی هم حضور داشته باشید تا اگر پنج‌تا از کار افتاد، با یکی بتوانید ارتباط خود را حفظ کنید» که البته گاهی هر شش‌تا از کار می افتادند! جالب است که باوجود تمام این محدودیتها، کانالهای خط سوم توانستند در همین مدت محدود جمعا به ۲۰۰۰ نفر عضو برسند که پیشرفتی خیره کننده بود.

من واقعا نگران چیزی نیستم چون مطالب خط سوم اصلا ی نیست و اکثرا در زمینه های الهیات، فلسفه، منطق، حکمت، علوم اجتماعی و. است. هنوز هم این کانالها موجود هستند اما خط سوم فعلا در آنها فعالیتی ندارد. اما با توجه به اینکه دست هیچکس بر روی دکمه فیلترینگ نمی رود، پیشنهاد می کنم که در آنها عضو باشید تا در روز مبادا بتوانیم ارتباط خود را حفظ کنیم. فعالیت خط سوم در این شبکه ها از زمانی آغاز می شود که دسترسی به شبکه های اجتماعی و پیام‌رسان‌های خارجی به هر دلیلی مقدور نباشد.

لیست کانالهای خط سوم «فقط برای زمانهای خاص»

بله	ایتا	سروش
روبیکا	گپ	آیگپ

پیج خدمات خیریه خط سوم در اینستاگرام جهت اطلاعرسانی فعالیتهای عام‌المنفعه تشکیل شده و درحال حاضر حدود ۱۵۰۰ نفر از خیرین در آن حضور دارند. فعالیت اصلی این پیج، معرفی مناطق محروم، نیازها و ارائه گزارشات از فعالیتها است.

با توجه به اینکه بخشی از اهداف خط سوم را باید کمک به نیازمندان دانست، فعالیتهای عام‌المنفعه ای که انجام می شد از طریق پیج اصلی به اطلاع خیرین می رسید اما چون فعالیت اصلی آن پیج مسائل الهیاتی، خداشناسی و اجتماعی بود، گاهی اختلالاتی مشاهده می شد که باعث نیتی عزیزان بود. بر همین اساس، حدود دوسال بعد پیج خدمات خیریه نیز تشکیل شد که در حال حاضر ۱۵۰۰ نفر از خیرین گرامی در آن حضور دارند.

مهمترین فعالیتهای این پیج را می توان به بخشهای زیر تقسیم کرد:

1. اطلاع‌رسانی برنامه های خیریه.
2. معرفی مناطق نیازمند و نیازهای آنها.
3. ارائه گزارشات تصویری از محل هزینه‌کرد کمکهای جمع‌آوری شده.

از مهمترین فعالیت‌هایی که تا کنون افتخار حضور در آنها را داشتیم، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• زله سرپل‌ذهاب (۷ روز)
• سیل پلدختر (۱۵ روز)
• کمک به مناطق محروم خواف (۱۰ روز)
• مناطق محروم حومه تهران (۲ روز)
• سیل بلوچستان (۳۳ روز)
• زله آذربایجان (۱۲ روز)
• بسیاری از فعالیتهای دیگر

و مهمترین فعالیتهای خط سوم در این مناطق به شرح زیر بوده است:

1. جمع آوری کمکهای مردمی
2. بررسی منطقه و سرشماری و صورت برداری
3. برآورد خسارات
4. تامین، بسته بندی و توزیع اقلام
5. تهیه گزارشات تصویری
6. پوشش خبری کامل در فضای مجازی
7. عکاسی، فیلمبردای و مستند سازی
8. نظارت بر توزیع اقلام
9. فعالیت های فرهنگی و سرگرمی ویژه کودکان و نوجوانان
10. برگزاری کارگاه های آموزشی حوزه کسب و کار
11. هماهنگ سازی قرارگاه های فعال در منطقه
12. نقشه کشی و نقشه برداری
13. تامین ارزاق و خوار و بار
14. انبار سازی اقلام جهت توزیع عادلانه
15. عیادت و دلجویی از آسیب دیدگان حوادث
16. پشتیبانی و هدایت تیم های پزشکی و دامپزشکی
17. استقرار و تعیین عرصه برای نیروها
18. راه اندازی آشپزخانه و طبخ روزانه چند هزار غذای گرم
19. خدمات صحرایی مانند پانسمان، پایش روانی و.
20. فراخوان ها جهت اردوهای جهادی
21. راه اندازی پایگاه های جمع آوری کمکهای مردمی
22. جلسات مختلف با مسئولان شهری و ستادهای مدیریت بحران جهت اصلاح فرایندها
23. و بسیاری خدمات دیگر

لذا از پیج خدمات خیریه خط سوم معمولا برای مواردی که در فوق اشاره شد استفاده شده است. ضمن اینکه معتقدم در تمام این فعالیت ها صرفا وسیله بوده ایم از شما دعوت می کنم از پیج خدمات خیریه خط سوم بازدید فرمایید.

از ابتدا قرار نبود که خط سوم در تلگرام کانال داشته باد. معمولا اینطور بود که یادداشت ها در یک کانال تلگرام نوشته می شد و دوستان درخواست داشتند که آنها را مطالعه کنند اما بعد از مدتی، جمعیت حاضرین در کانال بسیار رشد کرد.

همیشه تلگرام برای من در حکم دفترچه یادداشت بود و مطالعاتم را آنجا می نوشتم و دوستان عزیزی که قصد داشتند در مورد تفکرات خط سوم اطلاعات کاملتری کسب کنند، درخواست می کردند که در آن عضو شوند. این روال تا جایی پیش رفت که همین دفترچه یادداشت را چندصد نفر از دوستان مطالعه می کردند.

تلگرام را باید محل تولد نوشته های خط سوم دانست. گاهی برخی مطالب فقط در تلگرام نوشته می شوند و به فاز توزیع در سایر شبکه ها نمی رسند. من شخصا مطالبی را در شبکه ها توزیع می کنم که از اطلاع داشته باشم اما برخی یادداشت ها در تلگرام، هرگز به نتیجه نمی رسند و فقط در حد یادداشت باقی می مانند. اما همین یادداشت ها برای بسیاری از عزیزان منبع الهام و یا موضوع تحقیق هستند و چه بسا باعث تولد یک تفکر بشوند.

با توجه به این موارد، اکثر دوستانی که در کانال تلگرام خط سوم حضور دارند را باید متفکرین علوم انسانی، الهیات، فلسفه، حکمت و علوم اجتماعی دانست که هرکدام صاحبنظر و صاحبقلم هستند. البته این را هم باید بگویم که ممکن است مطالب مندرج در کانال تلگرام برای عموم مردم گنگ باشد و طبیعی است که جمعیت حاضرین در این رسانه نسبت به سایر رسانه ها کمتر است لیکن تاثیرات بسیار شگرفی در مسائل اجتماعی دارد.

بنابراین لازم است که برای حضور در این کانال فقط از عزیزانی دعوت کنم که توانایی کافی برای دریافت مطالب را دارند. اگر فکر می کنید که دغدغه دارید و یا به دنبال موضوع و زمینه هایی برای تفکر هستید، کانال تلگرام خط سوم جای خوبی برایتان است.

در حال حاضر اکانت فیسبوک خط سوم حدود ۶.۰۰۰ نفر عضو دارد و این قدیمی ترین رسانه خط سوم است که از سال ۲۰۱۴ فعالیت دارد. اکثر اعضای پیج را فرهیختگان و طرفداران سنتی فیسبوک تشکیل می دهند.

درست است که فیسبوک در ایران فیلتر است اما همچنان بزرگترین شبکه اجتماعی در جهان است. اکانت فیسبوک بقدری مهم است که اگر به نتیجه جستجوی گوگل دقت کنید، همیشه صفحات فیسبوک را در بالای بقیه مشاهده می کنید.

محتوای پیج فیسبوک خط سوم با مندرجات اینستاگرام یکسان است یعنی همیشه پست ها با یک تصویر یا ویدیو که به بیتی از مشاهیر ادب فارسی مزین شده شروع می شود. و در کپشن نیز به بیان یکی از مسائل فرهنگی، الهیاتی، فلسفی، اجتماعی و. پرداخته می شود.

اما مخاطبین فیسبوک و اینستاگرام متفاوت های اساسی دارند. اکثر دوستانی که ساکن خارج از کشور هستند و یا طرفدار سنتی فیسبوک بوده اند، همچنان در این شبکه اجتماعی حضور دارند و این برای خط سوم افتخار است که قشر فرهیخته و روشنفکران فیسبوک را با مطالب خود پذیرایی کند. به جرات می توان گفت که خط سوم تنها پیج ادبی، فرهنگی، الهیاتی و اجتماعی فیسبوک است که با داشتن یک خط مشی مشخص، اقدام به درج مطالب می کند.

میزان بازدید از مطالب خط سوم در فیسبوک خیره کننده است و شاید پرمخاطب ترین پیج در این زمینه باشد. از شما هم دعوت می کنم که چنانچه اکانت فیسبوک دارید، به پیج خط سوم سری بزنید.

مواردی که تبلیغ می شود:

1. فستیوال ها، همایش ها، جشنواره ها و رویدادهای فرهنگی و هنری.
2. گالری ها، نگارخانه ها، تئاتر، فیلم‌، موزیک و هر نوع فعالیت هنری.
3. تمام فعالیت های دانشجویی و دانشگاهی (بغیر از تبلیغات جذب دانشجو).
4. معرفی کافه، سالن، پلاتو، استودیو و.
5. انواع کتاب، مجله، آلبوم موسیقی و.
6. صنایع دستی، لباسهای محلی، مد و پوشاک هنری، ساز و آلات موسیقی، مجسمه، و هنرهای تجسمی.
7. فروشگاه های لوازم نقاشی، فیلمبرداری، گریم و.
8. هرگونه برگزاری کلاسهای هنری: نقاشی، نوازندگی، طراحی، خطاطی و.
9. هر نوع فعالیتی که مربوط به ادب، فرهنگ و هنر باشد.
10. تبلیغ هر نوع فعالیت خیریه و عام المنفعه «بصورت رایگان انجام می شود»
11. سایر موارد پس از بررسی اعلام می شود.

مواردی که تبلیغ نمی‌شود:

1. خط سوم ی نیست و تبلیغات ی نمی پذیرد.
2. اقلامی که بیش از اندازه به فرهنگ و ادب بیربط هستند معرفی نمی شوند.

لیست قیمت تبلیغات

به جرات می توان خط سوم را معروفترین گفتار حضرت شمس تبریزی دانست که یکی از بزرگترین معماهای تاریخ عرفان است. حتی پس از گذشت حدود هزار سال، هنوز کسی نمی تواند ادعا کند که معنی آنرا کاملا دریافته و البته شاید کسی که متوجه بطن این گفتار شود هم هرگز آنرا بیان نسازد.

شمس تبریزی در جایی دیگر بیان می دارد که:«چون گفتنی باشد و همه عالم از ریش من در آویزد که مگر نگویم، حتی بعد از هزار سال، این سخن بدان کس برسد که من خواسته باشم!» و این یک معنی دارد. بله تنها کسی می تواند عالِم به رموز این گفتار شود که شمس تبریزی خواسته و اجازه داده باشد!

و جالب است که وی در جایی دیگر بیان می دارد: «حکمت بر سه گونه است. حکمت گفتار، حکمت رفتار و حکمت دیدار. حکمت گفتار را عالمان راست، حکمت رفتار را عابدان و حکمت دیدار را عارفان!». حالا بر مبنای این دو عبارت معروف، به شناخت ابعاد خط سوم می پردازیم.

در بیان مبحث خط سوم، بیان های بسیاری گفته شده که معروفترین آنها را باید کتاب خط سوم نوشته دکتر ناصرالدین صاحب‌امانی دانست لیکن به نظر می‌رسد که استاد ارجمند، در برخی نقاط به بنبستهایی هم برخورد کرده اند. از این‌رو، بیان ما در اینجا صرفا بر مبنای گفتار حضرت شمس خواهد بود که در مورد دسته بندی حکمت مطرح کرده بودند. این عبارت ادامه ای بسیار مهم دارد که متاسفانه در اکثر نقل قول ها ذکر نمی شود و در اینجا بیان می داریم:

آن خطاط سه گونه خط نوشتی
یکی را او خواندی ولاغیر
یکی را هم او خواندی هم غیر
یکی را نه او خواندی نه غیر او
آن [خط سوم] منم! که سخن گویم
نه من دانم نه غیر من…

در ابتدا باید به بیان ارکان این گفتار بپردازیم یعنی: خطاط، خط، نوشتن و او. با آنکه در برخی تفاسیر، خطاط را شمس تبریزی فرض کرده اند، لیکن به نظر می رسد که این تصور اشتباه است زیرا اگر شمس تبریزی همان خطاط باشد، واضح است که علاوه بر خط سوم، باید خط اول و دوم نیز باشد زیرا در عملِ نوشتن تفاوتی وجود نداشته است. بنابراین می توانیم بفهمیم که قطعا کسی جز خدا را نباید خطاط فرض کرد که شمس تبریزی همانا خط سوم باشد. حالا با مسئله ی دیگری مواجه می شویم. در بخش «یکی را نه او خواندی نه غیر او» چگونه است که خطاط نمی تواند ساخته ی خودش را بخواند و اشکال در همینجاست. بله در این گفتار، «او» را نباید خدا فرض کرد بلکه «او» همان اعضای خطوط هستند. حالا عبارت ساده سازی شده را باهم مرور می کنیم:

خدا سه گونه خط [فکری] ترسیم کرد
۱- خط اولی همان بود که خودشان می فهمیدند اما دیگران نمی فهمیدند.
۲- خط دومی همان بود که هم خودشان می فهمیدند و هم دیگران.
۳- و خط سوم همان که نه خودشان می فهمیدند نه دیگران!
آن خط سوم منم که سخن می گویم اما نه خودم می فهمم نه دیگران!

حالا مهمترین سوال مطرح می شود که به راستی چه چیزی وجود دارد که برخی می فهمند و برخی نمی فهمند؟ برای تکمیل این پازل، نیاز است که دسته بندی های خطوط را بر مبنای حکمت از نظر شمس تبریزی انجام دهیم:

1. عالمان - خط اول (او خواندی ولاغیر)
2. عابدان - خط دوم (او خواندی و هم غیر)
3. عارفان - خط سوم (نه او خواندی نه غیر او)

با توجه به آراء بزرگان عرفان و تصوف می توان به این نتیجه رسید که همیشه عارف به رموز الهی در مراتب بسیار بالاتری نسبت به عالم شریعت قرار دارد. حتی از قول شمس تبریزی نقل است که گفت: «شناخت خدا عمیق است؟ ای احمق عمیق تویی! اگر عمیقی هست تویی! تو چگونه یاری باشی که اندرون رگ و پی و سر را چون کف دست ندانی؟ چگونه بنده خدا باشی که جمله سِر و اندرون او را ندانی؟» و این بوضوح به مرحله فنا در عرفان اشاره دارد زیرا فقط در این مرحله است که می توان خدا را در قالب عظمت خدایی و به حد کمال شناخت. بعبارت دیگر، فقط کسی می تواند خدا را تا این حد بشناسد که درون او، از جنس او، و مانند قطره ای که در دریا می چکد با او یکپارچه شده باشد و این همان خط سوم است. پس درواقع چیزی که برخی می فهمند و برخی نمی فهمند، همان دلیل از انجام اعمال است که در ذیل بصورت تفصیلی بیان می گردد:

• «آن خطاط سه گونه خط نوشتی»
  خدای متعال انسانها را به سه دسته که بر مبنای نحوه ی تفکر و حکمتشان متمایز هستند، قرار داد.
• «یکی را او خواندی ولاغیر»
  خط اولی ها یا همان عالمان که به تفکر خود متکی هستند. این دسته متوجه دلایل عملکرد خود می شوند زیرا بر مبنای تفکر خودشان شکل گرفته اما دیگران نمی توانند رفتار ایشان را درک کنند زیرا از ذهن آنها باخبر نیستند.
• «یکی را هم او خواندی هم غیر»
  خط دومی ها یا عابدان که مبنای رفتار خود را بر عبادت قرار داده اند و در اصطلاح، عوام خوانده می شوند. عابدان کسانی هستند که عالمان برایشان تصمیم می گیرند و این دسته دارای تفکرات پیچیده ای نیستند بنابراین هم خودشان متوجه دلایل رفتار خود می شوند و هم بقیه می فهمند که چرا فلان کار را انجام داد. درواقع، رابطه ی خط دوم و خط اول، عالم و عابد، مرجع و مقلد، خطیب و مستمع و. همیشه در بین خط دوم و اول جاری است. خط اولی ها خودشان می دانند که چه چرا فلان تصمیم را می گیرند زیرا بر مبانی فکری خود مسلط هستند اما دیگران دلیل این رفتار را متوجه نمی شوند، حال آنکه در خط دوم، عوام قرار دارند که عالمان برایشان فکر می کنند و تصمیم می گیرند. بنابراین دستورات به ایشان ابلاغ می شود و هم خودشان می دانند که دلیل رفتارشان گفتار عالمان است و هم دیگران می دانند که ایشان بر مبنای گفتار کسی دیگر عمل می کنند.
• «یکی را نه او خواندی نه غیر او»
  این بخش از گفتار شمس تبریزی که اشاره به عرفا دارد را می توان در مراحل سلوک بیان کرد. وقتی که عارف در مراحل مختلف به معنای حقیقی تسلیم پی می برد، درمی‌یابد که همه چیز در ید اختیار خداست و اینجاست که عارف با میل خویش، اختیار را به رفیق حقیقی سپرده و تسلیم فعل و عمل او می گردد. یکی از دقیقترین اشارات به این موضوع را می توان در بیتی از مولانا دید که فرمود:«ای هفت گردون مست تو، ما مهره ای در دست تو». توجه داشته باشید که این موضوع به معنی جبرگرایی مطلق نیست بلکه عارف با میل خودش اختیار را به کسی واگذار می کند که عادل، عالم، عاقل، محبت، و در یک کلام رفیق واقعی است. پس در نتیجه ی این تسلیم، مشخص است که رفتار و عملکرد عارف را خدا مانند مهره ای در دست خودش رقم می زند بنابراین ممکن است رفتارهایی را از عارف ببینیم که نه خودش و نه دیگران دلیل آنرا نمی دانند و این ناشی از مرتبه ی تسلیم است.
• «آن خط سوم منم»
  می دانیم که در مرتبه ی فنا، عارف که از هرگونه ناپاکی مبری شده است، مانند قطره ای در دریای وجود خدا وارد می شود و با او به وحدت می رسد. و قطره ای که در دریا بچکد دیگر قطره نیست بلکه دریاست اما نه تمام دریا بلکه جزوی از دریا که خصوصیات دریا را دارد. در اینجا می توان «منم» را به دو صورت تعبیر کرد. اول می توان گفت که منظور شمس تبریزی از «منم»، اشاره ای است که من در این مرتبه هستم و منافاتی ندارد که دیگران هم به این مرحله برسند. البته با توجه به گفتاری از ایشان که فرمود:«من کو؟ مرا هیچ خبر نیست. اگر مرا بینی سلام برسان» و جایی دیگر که گفت:«همه در این دنیا می خواهند چیزی شوند اما تو هیچ شو!» به نظر نمی آید که مراد از «منم» اشاره به مَنیَّت باشد. پس معنا را باید از «منم» در وجه وحدت دانست. یعنی هر کسی که در خط سوم وارد شود بواقع یک ذات است و همان هستند که روزی قطره هایی منفرد بودند و حالا دریا شده اند و همگی یک «منم» می باشند.

در جمله ای دیگر از شمس تبریزی مشاهده می کنیم که فرمود:«جوهر ع‌ش‌ق، قدیم است» و این گفتار به وضوح اشاره به مبحث قدیم و حادث در فلسفه، منطق و حکمت دارد بنابراین از شخصی که تا این حد تسلط بر علوم دارد نمی توان انتظار داشت که گفتاری را به بطالت بیان کرده باشد.